تفاوت بنیادین آزادی در اسلام با آزادی غربی

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «موجرسا»؛ میزگرد علمی با موضوع «آزادی در اسلام و غرب» برگزار شد که در آن مفاهیم آزادی در دو چارچوب دینی و فلسفی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
بیشتر بخوانید
در این نشست، بر لزوم تعریف دقیق آزادی تأکید شد و بر این نکته اشاره شد که آزادی مطلق وجود ندارد و هر جامعهای برای نظمدهی به زندگی اجتماعی قوانین خاص خود را وضع میکند.
بهطور خاص، آزادی در اسلام بهگونهای مطرح شد که به فرد اجازه میدهد بدون نقض حقوق دیگران به رشد و تکامل برسد و این رشد در چارچوب قوانین الهی قرار دارد که به امنیت و کرامت انسانی توجه دارد.
همچنین در این نشست به تفاوتهای اساسی مفهوم آزادی در جوامع غربی و اسلامی پرداخته شد، در جوامع غربی، آزادی بیشتر بر اساس فردگرایی و لذتطلبی تعریف میشود، در حالی که در اسلام آزادی در نظر گرفته شده، بهویژه برای زنان، در چارچوب احترام به کرامت انسانی و رعایت اصول دینی است.
در پایان، بحثهایی درباره چالشها و ضرورت تغییر نگرشها در جامعه بهمنظور تحقق آزادی واقعی بر اساس اصول اسلامی مطرح شد.
آزادی در مفاهیم دینی چگونه تعریف میشود و چه تفاوتهایی با آزادی در جوامع غربی دارد؟
زهرا حاتمی، استاد حوزه و پژوهشگر حوزه زن و خانواده، در میزگردی با موضوع «زن و آزادی» که با حضور جمعی از کارشناسان و علاقهمندان برگزار شد، به تحلیل مفاهیم آزادی در اسلام و جایگاه آن در زندگی زنان پرداخت.
وی در ادامه با اشاره به مفهوم آزادی گفت: مقوله آزادی شاید یکی از زیباترین، فریبندهترین و پرطرفدارترین مفاهیم انسانی باشد، از زمانی که بشر خود را شناخته است، تا امروز برای این موضوع نظریهپردازان و طرفداران زیادی وجود داشتهاند. طبق آموزههای دینی نیز میبینیم که این مقوله، نه تنها یک خواسته فطری است، بلکه پاسخهای مثبتی که آموزههای دینی به این خواسته فطری دادهاند، بسیار مؤثرتر از آن چیزی است که نظریهپردازان غربی به آن پرداختهاند.
استاد حوزه و پژوهشگر حوزه زن و خانواده با تأکید بر نقش دین اسلام در به رسمیت شناختن آزادی زنان در اجتماع، گفت: اگر بخواهیم این مسئله را در قالب زن و خانواده بررسی کنیم، به جرأت میتوانیم بگوییم که اسلام تنها دینی است که به معنای واقعی آزادی اجتماعی و فردی زن را به رسمیت شناخته است و این نکته را میتوان با اشاره به یکی از مهمترین دستاوردهای دینی اسلام، یعنی مقوله حجاب و عفاف، به وضوح نشان داد.
وی در ادامه توضیح داد: اولین معنای حجاب و عفاف این است که زن باید در اجتماع حضور داشته باشد زیرا اگر اسلام طرفدار حضور اجتماعی زنان نبود، هیچ نیازی به مطرح کردن مسئله حجاب و عفاف وجود نداشت در واقع، حجاب و عفاف در اسلام به منظور حمایت از حضور اجتماعی زنان در جامعه و حفظ کرامت آنها مطرح شده است.
حاتمی بهطور ویژه به مفهوم آزادی زنان در چارچوب دین اسلام اشاره کرد و گفت: آزادی واقعی زنان در اسلام به این معناست که آنها بتوانند بدون آسیبهای اجتماعی و با حفظ کرامت انسانی خود در جامعه حضور داشته باشند به همین دلیل، مقوله حجاب در اسلام نه تنها محدودیتی برای زنان به شمار نمیرود، بلکه به آنها آزادی میدهد تا در محیطهای مختلف اجتماعی با اطمینان و احترام به خودشان فعالیت کنند.
وی افزود: اسلام با به رسمیت شناختن حقوق زنان در عرصه اجتماعی، آزادی آنها را در چارچوبی قرار داده که موجب حفظ امنیت و کرامت اجتماعیشان میشود.
حاتمی گفت: آزادی در اسلام نه به معنای بیبند و باری است و نه به معنای محدودیتهای بیمورد بلکه آزادی در اسلام به معنای حضور فعال و مؤثر زنان در جامعه است، بهگونهای که در کنار حفظ ارزشها و هنجارهای دینی، از فرصتهای برابر برخوردار شوند.
هر جامعهای نیازمند وضع قانون است
مبینا قاسملو، دانشجوی فعال و بسیجی در ادامه در این خصوص دیدگاه متفاوتی نسبت به موضوع آزادی داشت افزود: در تمامی جوامع قوانین خاصی وجود دارد که به نوعی مانع آزادی مطلق میشود هر جامعهای برای اینکه به نظم برسد، باید قوانین خاص خود را وضع کند البته این مسئله به معنای نداشتن آزادی نیست، بلکه هر جامعه قوانین خود را بهطور خاص و بر اساس باورها و ایدئولوژیهای خود وضع میکند.
وی در ادامه به تفاوتهای جوامع در پذیرش و اجرای قوانین اشاره کرد و گفت: مثلاً اگر جامعه الف از محدودیتهایی برخوردار است که در جامعه ب وجود ندارد، ممکن است جامعه الف جامعه ب را به نداشتن آزادی متهم کند این در حالی است که در هر دو جامعه، هر کدام محدودیتهایی خاص خود را دارند.
آزادی در اسلام با آزادی غربی چه تفاوتهایی دارد؟
زهرا حاتمی، استاد حوزه و پژوهشگر حوزه زن و خانواده با اشاره به تحولات فکری در دوران رنسانس و تأثیر آن بر جوامع غربی گفت: آموزههای اسلامی و رویکردهای دینی در مورد آزادی، بسیار متفاوت از آن چیزی است که امروز در مجامع بینالمللی و غربی مطرح میشود بهعبارت دیگر، تحولاتی که پس از دوره رنسانس از قرون هجدهم میلادی در جوامع غربی رخ داد، موجب شد تا در این جوامع آزادی به معنای تحقق فردگرایی و لذت شخصی تعریف شود.
استاد حوزه و پژوهشگر حوزه زن و خانواده ادامه داد: آزادی در غرب به معنای آن چیزی است که مانع از لذت فردگرایانه انسانها نشود این مفهوم آزادی در جوامع غربی بهطور خاص به این معناست که انسانها در پی خواستهها و نیازهای شخصی خود باشند، بدون آنکه محدودیتی برای خود احساس کنند.
وی در عین حال به نقد این تعریف پرداخت و گفت: البته باید اذعان کرد که این تعریف از آزادی در بطن خود یک تناقض و تضاد نهفته دارد چرا که اگر همه انسانها بخواهند به دنبال خواستههای خود و لذتهای شخصیشان باشند، در این صورت قطعاً حقوق دیگران را زیر سئوال خواهند برد.
حاتمی در ادامه به مفهوم آزادی در اسلام پرداخت و بیان کرد: آزادی در اسلام بهطور اساسی با آزادی در غرب تفاوت دارد اگر به ریشه لغوی آزادی در اسلام نگاه کنیم، خواهیم دید که این مفهوم به معنای نبود موانع در مسیر رشد و تکامل فرد است.
آزادی در اسلام نه تنها به فرد اجازه میدهد که به رشد و شکوفایی برسد، بلکه این رشد و تکامل در چارچوبی است که به دیگران احترام گذاشته و حقوق آنها را نیز در نظر میگیرد.
در غرب آزای به نفع قدرتمندان است
محمدی، مسئول پژوهشهای علمی بسیج طلاب در این میزگرد به بررسی تفاوتهای اساسی این دو دیدگاه در مورد آزادی پرداخت و اظهار داشت: مفهوم آزادی در اسلام کاملاً متفاوت از آن چیزی است که در جوامع غربی تعریف میشود.
وی در ادامه به نقد آزادی در جوامع غربی پرداخت و گفت: در غرب، آزادی به این معنا است که انسانها میتوانند بدون هیچگونه محدودیتی، از شهوات خود پیروی کنند این نوع آزادی، به دلیل نبود محدودیتهای اخلاقی و دینی، گاهی باعث میشود انسانها از قدرت خود برای غارتگری و زیر پا گذاشتن حقوق دیگران استفاده کنند. در این جوامع، آزادی به نوعی به بردهداری تبدیل میشود؛ بهویژه هنگامی که یک فرد با داشتن قدرت بیشتر، قادر است از دیگران بهرهبرداری کند.
مسئول پژوهشهای علمی بسیج طلاب ادامه داد: در غرب، آزادی بیشتر به نفع افرادی است که قدرت بیشتری دارند و قوانین را به گونهای طراحی میکنند که به نفع خودشان باشد، این امر در زمینههای مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی رخ میدهد، که در نتیجه قشر ضعیف جامعه همیشه تحت ظلم قرار میگیرند.
وی تصریح کرد: این روند در جوامع غربی به معنای واقعی آزادی نیست بلکه این به نوعی نظامی است که به نفع قدرتهای بزرگ و کسانی که در دست داشتن منابع و قدرت هستند، طراحی شده است این نوع از آزادی نهتنها به معنای آزادی فردی نیست، بلکه به نقض حقوق بشر و ظلم به اقشار ضعیف جامعه منجر میشود.
تعریف آزادی در اسلام بر چه اساسی است؟
زهرا حاتمی، استاد حوزه و دانشگاه در سخنانی بر اهمیت تعریف صحیح و متفاوت آزادی در اسلام نسبت به مکاتب غربی تأکید کرد و با اشاره به تأثیر آزادیهای غربی بر جوامع مختلف و تحلیل آن از منظر اسلام گفت: در مکاتب مختلف، مفهوم آزادی با اهداف خاص آن مکتب تعریف میشود برای مثال، در مکاتب اقتصادی که به دنبال رشد و توسعه اقتصادی هستند، آزادیهای کلانی در عرصههای مختلف اقتصادی نمیدهند؛ چرا که این آزادیها ممکن است با رشد اقتصادی آنها منافات داشته باشد.
وی افزود: در دهه 1960 میلادی، بسیاری از کشورهای غربی تجربه آزادیهایی را با محوریت لذتگرایی داشتند که این آزادیها در ظاهر به نظر میرسید که به فرد حق انتخاب بیشتری میدهند، اما در نهایت این آزادیها منجر به بیثباتی اجتماعی و فروپاشی ارزشهای خانواده و جامعه شد در این جوامع دیگر مفاهیمی چون خانواده، زن و فرزند کمارزش و حتی بیمعنی شدند.
استاد حوزه و پژوهشگر حوزه زن و خانواده سپس به نقد این دیدگاهها از منظر اسلام پرداخت و گفت: آزادی در اسلام هیچگاه به معنای لذتگرایی فردی نیست. اسلام آزادی را بهعنوان وسیلهای برای تکامل انسان میبیند هدف اصلی در اسلام رشد معنوی و تکامل انسانی است، نه فردگرایی و لذتجویی در این چارچوب، هیچ چیزی نباید مانع این رشد و تکامل باشد.
وی همچنین به تحولات اخیر در جوامع غربی اشاره کرد و گفت: امروزه شاهد این هستیم که بسیاری از کشورهای اروپایی با بحرانهای اجتماعی و کاهش میزان زاد و ولد رو به رو هستند. یکی از دلایل این بحرانها، آزادیهای بیحد و حصر در این جوامع است که در نهایت باعث از بین رفتن نهادهای خانوادگی و اجتماعی شده است.
حاتمی اظهار داشت: در اسلام، آزادی باید به گونهای تعریف شود که نه تنها فرد را در مسیر رشد و تکامل شخصی قرار دهد، بلکه از ارزشهای معنوی و اجتماعی جامعه نیز حمایت کند این آزادی به هیچ وجه به معنای بیبندوباری و ولنگاری نخواهد بود.
لزوم پیروی از اصول اعتقادی
قاسملو، دانشجوی فعال و بسیجی در این میزگرد به دیدگاههای اسلامی اشاره کرد و افزود: در اسلام، ما قبول داریم که خداوند خالق و پروردگار ماست و او به تمام زیر و بمهای خلقت آگاهی دارد از اینرو، قوانین الهی را میپذیریم و آنها را بر قوانین بشری ترجیح میدهیم، اسلام بر این باور است که قوانین الهی جایگزین قوانین بشری میشوند که ممکن است ثابت نشده باشند.
وی با تأکید بر اهمیت پذیرش قوانین الهی و استناد به آنها در اداره جامعه، تأکید کرد: برای ایجاد یک جامعه انسانی و بدون هرج و مرج، ضروری است که از اصول الهی و اعتقادی پیروی کنیم.
آیا آزادی مطلق وجود دارد؟
وی اظهار داشت: به نظر من، در هر لحظه از زندگیمان در حال انتخاب هستیم عمل ما به این معناست که آزادی مطلق وجود ندارد وقتی انتخابی میکنیم، همیشه یک سری گزینهها را کنار میگذاریم و یک گزینه را انتخاب میکنیم ممکن است میل داشته باشیم هر غذایی را که دوست داریم بخوریم، اما وقتی یک غذا را انتخاب میکنیم، اشتهایمان دیگر اجازه نمیدهد باقی غذاها را امتحان کنیم از اینرو، آزادی به معنای مطلق بودن، چنین نیست.
این دانشجوی بسیجی تصریح کرد: اگر به آزادی مطلق بیندیشیم، به نظر میرسد که این منجر به هرج و مرج میشود تفکر غربی به شدت تحت تأثیر فردگرایی و لذتطلبی است و اگر فرد بخواهد آزادی نامحدود برای خود قائل شود، این همان قانون جنگل خواهد بود که در آن هر کس تلاش میکند بقا پیدا کند.
محمدی، مسئول پژوهشهای علمی بسیج طلاب در این باره دیدگاه متفاوتی داشت گفت: ما میتوانیم به شعار «لا اله الا الله» رجوع کنیم که خود دو بخش دارد؛ «لا اله» یعنی هیچ خدایی نیست و «الا الله» یعنی جز الله هیچ کسی را به عنوان خدا و حاکم قبول نداریم.
وی ادامه داد: این اولین بخش آزادی مطلق است؛ یعنی بنده و اسیر هیچکس و هیچ چیزی نیستیم جز خدا هنگامی که انسان خود را بنده و اسیر کسی نمیبیند، قطعاً باید با قوانین الهی پیش برود، قوانینی که توسط الله برای مسلمانان تعیین شده است این قوانین به معنای کاملترین و درستترین راه برای جامعه و انسانها در تمام ابعاد زندگی، از جمله اقتصاد، سیاست، خانواده و اجتماع است.
وی افزود: در اسلام، وقتی قانونی برای یک زن یا یک فرد وضع میشود، این قانون نه تنها برای او بلکه برای خانوادهاش، همسرش و جامعه نیز مفید و مناسب است در مقابل، در غرب، آزادی به معنای پیروی از شهوات فردی است که در بسیاری از مواقع میتواند منجر به تضییع حقوق دیگران شود.
در ادامه این میزگرد موضوعی با این مضمون مطرح شد که اگر نگاهی به مشاغل و ارگانها در جامعه بیندازیم، مشاهده میکنیم که بسیاری از موقعیتها و مشاغل مهم و کلیدی برای زنان محدود است و از این آزادی که ادعا میشود، خبری نیست! بهطور خاص، در برخی مشاغل و ارگانها بهویژه در دولت، خانمها باید در جایگاههای خاصی قرار بگیرند که مطابق با تواناییهای ظریفتری که دارند، انجام شود.
اما در عمل این فرصتها به زنان داده نمیشود. به نظر میرسد که ادعاهای گفتمانی در این زمینه بیشتر به صورت نظری باقی ماندهاند و در عمل نتایج ملموسی دیده نمیشود.
بسیاری از آرمانهای انقلاب محقق نشده است
حاتمی، استاد حوزه و دانشگاه، در پاسخ به این موضوع مطرح شده در این میزگرد به توضیح مفصل درباره تحقق آزادی زنان در جامعه اسلامی و چالشهای موجود پرداخت.
وی ابتدا با تأکید بر اهمیت آموزههای اسلامی در تحقق آزادی واقعی گفت: ما معتقدیم که بهترین شکل آزادی در تاریخ بشر، در قالب آموزههای اسلامی محقق شده است این به معنای آن نیست که آزادی در سایر جوامع مطرح نشده باشد، اما به نظر میرسد جوامع دیگر نتواستهاند به الگوهای پیشرفتهتری در این زمینه دست پیدا کنند.
استاد حوزه و پژوهشگر حوزه زن و خانواده در ادامه افزود: انقلاب اسلامی ایران هم بر اساس آموزههای اسلام و به ویژه درسهایی که از مکتب اباعبدالله حسین (علیهالسلام) گرفته، جرقههای اولیه خود را شکل داد و شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی مطرح شد در این انقلاب، آزادی به فراخور آموزههای اسلامی مورد توجه جدی قرار گرفت.
وی سپس به سئوال مطرح شده درباره تحقق آزادی در جامعه ایران اشاره کرد و گفت: آیا ما میتوانیم ادعا کنیم که امروز ۱۰۰ در صد آموزههای اسلامی در جامعه ما تحقق یافته است؟ به نظر من این ادعا صحیح نیست باید پذیرفت که بسیاری از آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی هنوز در بسیاری از عرصهها محقق نشده است. برای مثال، در بحث حجاب، واقعیت این است که شاید تنها 10 تا 15 درصد از افراد جامعه به حجاب اسلامی مقید هستند حتی برخی افراد که چادر به سر میکنند، شاید نتوانیم به آن حجاب اسلامی اطلاق کنیم این نشان میدهد که آنطور که باید، هنوز در زمینههای مختلف به اهداف اسلام در این زمینه دست نیافتهایم.
حاتمی ادامه داد: اما این به معنای نادیده گرفتن پیشرفتها نیست ما باید در سیاستگذاریها و تغییر نگرشها تلاش بیشتری داشته باشیم نمونهای از این تأثیر اجتماعی و اقتصادی زنان را میتوان در سیره حضرت فاطمه زهرا (س) مشاهده کرد که نه تنها در حوزه اقتصادی و اجتماعی، بلکه حتی در عرصه سیاسی تأثیرگذار بودهاند اگرچه هنوز در جامعه ما، این تأثیرگذاریها به طور کامل تحقق نیافته است.
وی همچنین به چالشهای موجود در زمینه مشارکت زنان در عرصههای سیاسی اشاره کرد و افزود: در حال حاضر، ما به زنان نخبه نیاز داریم که خود را در عرصههای مختلف سیاسی نشان دهند. به علاوه، تغییرات نگرشی و قانونی در جامعه ضروری است تا زنانی که توانمندی لازم را دارند، بتوانند در پستهای کلیدی و تصمیمگیریهای مهم مشارکت کنند البته باید توجه داشت که برخی پستها مانند مرجعیت تقلید و ریاستجمهوری که نیازمند شرایط خاص علمی و فنی هستند، ممکن است به دلیل ویژگیهای جسمانی و شرایط خاص زنان، برای آنها امکانپذیر نباشد.
آنچه که برداتش میشود این است که در مجموع، در بسیاری از عرصهها، هنوز آزادی زنان به شکلی که در سیره حضرت و آموزههای اسلامی پیشبینی شده، محقق نشده است اما نباید فراموش کرد که این مسیر نیازمند تلاشهای بیشتر، تغییر نگرشها و تقنینهای جدید هستیم.
انتهای خبر/